انواع مدارک نمایش دادهشده:
این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار در سیاست داخلی عربستان سعودی پرداخته است. به باور نویسنده تحولات عربستان را باید از مدخل شخصیتها، مدخل روندهای بروکراتیک و مدخل شرایط زمانی بررسی کرد. همچنین وی شخصیت و روحیه تحول خواه محمد بن سلمان در کنار تقویت روندهای بروکراتیک و شرایط داخلی (همچون مطالبات نسل جدید از حاکمیت) را، زمینه ساز تحولات اخیر در سیاست عربستان سعودی دانسته است.
نویسنده این نوشتار ضمن بیان تحولات عربستان سعودی از نوامبر 2017 تاکنون و موج اولیه بازداشتها در این کشور، اعتقاد دارد این اقدامات در جهت مستحکم نمودن سلطه محمد بن سلمان بر این کشور صورت گرفته است. نویسنده دو روایت را در قبال معانی تحکیم قدرت برای آیندۀ این کشور شرح داده است: اول اینکه تحکیم قدرت به منزله در اختیار داشتن قدرت تام برای انجام اصلاحات است. اصلاحات مدنظر وی اصلاحات موسوم به چشم انداز 2030 است که بر طبق نظر کارشناسان میتواند تحولات شگرفی را برای این کشور در عرصههای اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. روایت دوم نیز اینگونه است که چنگ زدن وی به قدرت و تحکیم آن معطوف به امیال و جاهطلبیهای وی برای سلطه بلامنازع در این کشور است.
به باور نویسنده، عربستان سعودی که در طول چند سال اخیر با تغییر و تحولات جدی در عرصۀ داخلی و سیاست خارجی خود روبهرو بوده، با قدرت گرفتن محمدبنسلمان وارد مرحله جدید و متفاوتی از تاریخ خود شده است؛ آنچنان که برخی تغییرهای اساسی آن تا پیش از این قابل تصور نبود که از جمله میتوان به حمله به یمن، سیاست خارجی تهاجمی، کنار گذاشتن تعداد قابل توجهی از شاهزادگان و دستگیری آنها، اعلام و آغاز اجرای اصلاحات نوین اجتماعی و نیز تدوین سند چشمانداز 2030 اشاره کرد. نوشتار حاضربه بررسی وقایع و تحولات عربستان، در سطح داخلی و سیاست خارجی در سال 2018، پرداخته است.
فروش سهام شرکت آرامکو یکی از محرکهای سند چشم انداز 2030 است که زمینه را برای تقویت صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی فراهم کرده است. این امر با مشکلات فروانی روبرو است زیرا عربستان سعودی به دلیل تنشهای خارجی و مشکلات داخلی (یمن، بحران با قطر، افزایش تنش با ایران، مبارزه با فساد و رشد اقتصادی ضعیف) در زمان ناخوشایند درحال اجرای این برنامه است. به باور نویسنده، حتی اگر این فروش به خوبی پیش رود، درآمد آن بسیار پایین تر از انتظارات دولت عربستان خواهد بود.
تغییرات و دگرگونیهای اساسی و سریع عربستان سعودی از سال 2015 با بهقدرت رسیدن ملک سلمان، درعمل بهنام محمد بن سلمان شهرت یافته است؛ شهرتی که مهمترین مشخصههای آن، با کلیدواژگانی همچون جوانی، جسارت و جویای نام بودن، قابل تبیین است. این تغییرات و تحولات در شرایطی اهمیت بیشتری مییابد که درنظر داشته باشیم نظام سعودی در تمامی دهههای اخیر، همواره بهعنوان دولتی محافظهکار و نگران از تغییر و دگرگونی مطرح بوده است. نوشتار حاضر با بررسی تغییرات در ابعاد داخلی و خارجی تلاش دارد به پیامدهای احتمالی این تحولات اشاره کند.
نویسنده سه محور کلی را در نوشتار حاضر دنبال کرده است که مبین سیاستهای سعد حریری و ضعف ساختار داخلی لبنان؛ سیاستهای ناصواب محمد بنسلمان؛ و پیشرفت مکرون در سیاست میانجیگری است. این سه شخص نامبرده، ازنظر تفاوت سِنی مشابهت دارند، بااینحال، از دید نویسنده، تعهد آنها برای کشور خود و سطح بینالملل قابل قیاس نیست.وی بر این باور است که سیاستهای محمد بنسلمان از زمان رویکار آمدن او، موجب تخریب هرچه بیشتر وجهۀ عربستان سعودی شده است. از دید نویسنده، روشن است که بن سلمان از ضعف ساختار سیاسی لبنان برای شمشیر برداشتن علیه حزبالله که در لبنان حزبی قانونی است بهره برده است. سعد حریری نیز بهنظر نویسنده با «ژن تجاری» موروثیاش تلاش داشت در این بازی بهنفع عربستان مشارکت جوید.
نوشتار حاضر به بررسی ماهیت حکومت عربستان سعودی پرداخته و آیندۀ آن را تاریک ارزیابی کرده است. به باور نبیل، عربستان سعودی مروج اسلامی سخت است و سعود سالهاست با اهرم سرکوب، بر مردم خود حکمرانی میکند. از دید وی، از همان ابتدای تأسیس، حکومت سعودی با مجموعهای از چالشها رویارو بوده است که بهنظر میرسد اندکاندک درحال سر باز کردن هستند. به گفتۀ نویسنده، درحالحاضر سیاست خارجی عربستان سعودی کاملاً بر مبنای رقابت و تخاصم با ایران بنا شده است، ولی اساساً طرح و برنامۀ مدونی برای آن نیز وجود ندارد.
چشمانداز 2030 سعودی، سندی است که توسط شورای امور اقتصادی و توسعه به ریاست محمد بن سلمان و با مشارکت قریب به بیست وزیر سعودی تدوین و در 25 آوریل 2016 از آن رونمایی رسمی شده است. این سند که از آن به نقشۀ راه توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سعودی یاد میشود، دربردارندۀ طیفی از طرحها و برنامههای بلندپروازانه و گستردۀ بن سلمان برای ارتقای نقش و کارکرد سعودی در دو حوزۀ داخلی و خارجی و در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی - فرهنگی است. به باور نویسنده، مسئلۀ تاسفبار آن است که تاکنون داخل کشور به این سند توجه مکفی و جدی نشده و طبق سیاست رایج رسانهای، تلاش میشود تا ضمن تحقیر این سند، طرح و برنامههای مطروحه در آن را از پیش شکست خورده و محکوم به هزیمت جلوه دهند.
پادشاه سعودی با صدور فرمانی، محمد بن نایف را از ولیعهدی عزل و پسر 32 سالهاش را به این سمت منصوب کرد. ساعاتی بعد از اعلام این خبر دونالد ترامپ طی تماسی به ولیعهد جدید تبریک گفت. مشخص شد رفتوآمدهای مداوم به واشینگتن و سفر گرانقیمت ترامپ به عربستان، درنهایت تمهیداتی برای همراهسازی آمریکا با توطئۀ خانوادگی برای ساقط کردن محمد بن نایف مورد حمایت آمریکاییها و فرستادن او به همان جایی بود که دو سال قبل مقرن بن عبدالعزیز فرستاده شده بود. نوشتار حاضر به بررسی موضوعاتی چون: دیپلماسی تهاجمی و منازعات کنونی خاورمیانه، سیاست خارجی ترامپ و دیپلماسی تهاجمی شاهزادگان جوان و اردوی ضد ایران پرداخته است.
به باور نویسنده، تصمیم ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود برای حذف شاهزاده محمد بن نایف و ارتقای پسر مورد علاقهاش، محمد بن سلمان، از مدتها قبل قابل پیشبینی بوده است. این رخداد پرسشهای عمیقی در مورد آیندۀ ثبات در قدیمیترین متحد آمریکا در خاورمیانه ایجاد کرده است. پادشاه امروز دومین حذف ولیعهدها را تجربه میکند، یک حرکت بیسابقه که پیش از آن در این کشور پادشاهی تجربه نشده است. دو سال پیش، سلمان برادر ناتنی خود شاهزاده مقرن را بدون هیچ توضیحی عزل کرد و محمد بن نایف را ارتقا داد، اما آخرین حرکت او این روزها اتفاق افتاده؛ جایی که محمد بن سلمان 31 ساله را در نوبت قرار گرفتن در راس تاجوتخت قرار میدهد.